فقط تو
فرشته من
...دلم برای شیر دادنت تنگ شد...شاید حال و هوای این دو سال گذشته اینگونه ام کرده!
.میخواهم دستم را زیر گردن نرم و لطیفت بگذارم و چشمهایم را ببندم...اهنگ نفسهایت را خوب گوش کنم و ان یکاد را زیر لب زمزمه کنم...
بروم...پسرک کوچک من هنوز بوی شیر میدهد...هنوز پوشکش را خیس میکند...هنوز راحت در اغوشم جا میگیرد.....هنوز چشمهایش نگاه روز اول و معصومیتش را برایم تداعی می کند...هنوز پاهایش خاک بهشت رویش است..هنوز گوشهایش اهنگ صدای خدایش را میشنود.......هنوز روی شانه های ظریفش بال دارد...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی